حرف های با هم

اینجا سه نقطه ها هزار و یک معنی دارند...

حرف های با هم

اینجا سه نقطه ها هزار و یک معنی دارند...

نوا و همسر آیندش

نوا: من تا الان حتی با یه پسرم دوست نشدم...نمیخوام جز همسرم مرد دیگه ای تو زندگیم باشه

من:چه جالب!


نوا:اما میدونی همیشه نگران چی ام؟

من:چی؟


نوا:اینکه شوهر آیندم بهم بگه  نمی خوام درباره گذشتت صحبت کنیم...من اصلا با گذشته تو کاری ندارم...


نوا:اون موقست که من میسوزم...!!

من و معجزه های رخ نداده

من: فکر میکنم خدا داره در حقم کم لطفی میکنه  این ور واونور این همه معجزه میشه واسه این ملت معجزه میشه اما واسه ما...


گلی جون:گاهی معجزه های رخ نداده همون معجزه های اصلی زندگی ما هستند...

من و خانوم سعادت

من: یه روز چادر روسریت رو از سرت بر میدارن بهش میگن کشف حجاب

یه روزدیگه چادر روسری سرت میکنن بهش میگن طرح عفاف و حجاب....

من:دیکتاتوری با اسمای مختلف!!

خانوم سعادت:اون موقع که گفتن باید روسری سر کنیم کلی خوشحال شدیم نه منا همه خانومای اداره......

خانوم سعادت:تا قبلش هر شب باید با کلی بیگودی می خوابیدیم اصلا خواب راحت نداشتیم هی این خاراش میرفت تو سرمون صبحم باید 2 ساعت زودتر پا میشدیم واسه بزک دوزک...مصیبتی  داشتیم 
 
من:کاش منم اون موقع ها بودم تا قدر این  روز ها رو  میدونستم

چه نمک نشناسیم ما......

من و خدا

من :سلام خدا جون

من: سپاس فقط مخصوص پرودگار جهانیان است

مامان صدام میکنه

من:ای بابا این مامانم همش یه کاری با من باید داشته باشه یعنی چی می خواد بگه؟

من: پروردگاربزرگ پاک و منزه است

مامان داداشمو سر بازی پلی استیشن دعوا میکنه

من:خب حق داره دیگه کور میشه از بس بازی میکنه نمیذاره یه ذره ما تلویزیون ببینیم

من:سریال دیشب رو از دست دادم یادم باشه امروزتکرارشو ببینم

من:خداوند پاک و منزه  است  و ستایش از آن اوست

من:من اگه جای پسره بودم حتما حال دختر رو میگرفتم

گوشیم زنگ می زنه

من:لابد مهساست  حتما باز با دوست پسر جدیدش دعواش شده آخه من چیکار کنم؟؟

مامان باز صدام میکنه

من: یه کم صبر نمیکنه تا نمازم تموم شه...الان میام دیگه...

من:خدایا این همه نمازمیخونم این همه دعا میکنم  یه بارم نگام کن دیگه...چرا کارمو درست نمیکنی...

من:خدایا چرا هیچی نمیگی؟؟

خدا:...

من:اومدم مامان